کد مطلب:30587 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:205

درک حق گرایانه از عدالت











این درك به رغم متداول بودن آن در مباحث جاری عدالت (اعطاء حق به ذی حق) فی نفسه فاقد بار محتوایی است، چون تمام دیدگاههای عدالت بر پایه این مفهوم به توجیه دیدگاه خود می پردازد اما سؤ الاتی از قبیل چیستی حق، كیستی ذی حق، طبیعی یا قراردادی بودن آن، فردی یا اجتماعی بودن آن، مبانی انسان شناسی و جامعه شناختی آن، تاءییدی است مضاعف بر بی محتوایی فی نفسه آن، باید حق را در بستر فلسفه سیاسی متفكر موردنظر تعریف كرد. آیا قائل به قراردادی بودن حق هستیم یا به فطری بودن و طبیعی بودن آن باور داریم؟ به این پرسش نیز باید پاسخ داد كه ذی حق كیست؟ چه كسی تشخیص دهنده ذی حق است؟ بعلاوه به راحتی نیز نمی توان ادعای شناخت حق را داشت. به نظر نگارنده، شناخت ذی حق هم مبانی نظری خاص خود را می طلبد و این مبانی نظری و تئوریك، صرفا جهان شناسانه و انسان شناسانه نیستند، می توانند جامعه شناسانه نیز باشند.